هفت راز جهانی افراد خوش شانس:
همگي ما افرادي را ديدهايم كه هميشه خوششانس هستند. اين افراد كساني هستند كه همواره موانع را از پيشپا برداشته و بسيار كمتر از ديگران نااميد ميشوند و به نظر ميرسد كه موفقيت، راحتتر به سمت آنها ميآيد. گويي موقعيتهاي خوب مرتبا به آنها روي ميآورد البته آنها سخت كار ميكنند، اما اين توضيح كاملي در مقابل رفتار روزگار با آنها نيست، چراكه خيلي از مواقع به نظر ميرسد كه لياقت و شايستگي يك سري افراد ديگر از آنها بيشتر است. شايد برخي تصور كنند كه اين افراد از بدو تولد به اصطلاح "پيشانينوشتشان" خوب بوده، اما خوشحال باشيد چراكه چنين چيزي صحت ندارد و سرنوشت كسي از بدو تولد رقم نميخورد بلكه افراد خوشاقبال تنها 7 راز ساده دارند كه شما هم ميتوانيد آنها را در زندگي خود به كار ببنديد و شانس و اقبال را در زندگي تجربه كنيد.
راز اول: افراد خوشاقبال به شانس اعتقادي ندارند! اخيرا محققي با 10 تاجر موفق به منظور تاليف كتابي درخصوص "نقش شانس در موفقيت" مصاحبه كرد. تقريبا هيچ يك از آنها به شانس اعتقادي نداشتند، بلكه تنها راجع به جرياني از اتفاقات غيرمنتظره صحبت ميكردند كه به صورت روزمره در زندگي آنها رخ ميدهد. به نظر ميرسيد كه آنها دوست نداشتند از كلمه "شانس" استفاده كنند چراكه در اين صورت راهي براي كنترل آن وجود ندارد، اما آنها ياد گرفتهاند كه كنترل اين جريان غيرمنتظره ممكن است. مهم نيست كه اين جريان را چه ميناميد بلكه مهم اين است كه اين جريان براي شما هم رخ دهد.
راز دوم: اتفاقات بد براي آنها هم رخ ميدهد. چند راه براي خوششانس بودن وجود دارد. مفيدترين و معمولترين راه، يافتن فرصت در درون مشكلات است. هميشه در دل مشكلات، معجزهاي وجود دارد. همه شانسهاي بزرگ در حل مشكلات بزرگ نهفته هستند. به نظر ميرسد كه تشخيص مشكلات و نيازهاي اساسي و تبديل آنها به يك فرصت بهترین تعريف براي شانس باشد.
راز سوم: بيشتر افراد به خاطر ترس از شكست، كار را رها ميكنند. اگر ندانيد كه درصد موفق شدنتان چقدر است تا چه حد حاضر به شروع يك كار و ادامه آن هستيد؟ خيلي از مواقع رخ ميدهد كه برخي چيزهايي كه ما از آنها به عنوان شكست ياد ميكنيم در واقع زود رها كردن آن كار بوده است. قبل از اينكه واقعا شكست بخوريم در اكثر مواقع ما به قدر كافي تلاش نميكنيم و هرگز در كل زندگيمان شكست واقعي را متحمل نميشويم، فقط كار را زود رها ميكنيم و به تلاش خود ادامه نميدهيم.آيا با ادامه تلاش و نترسيدن از شكست احتمالي، امكان موفقيت بيشتر نميشد؟ مطمئن باشيد كه با اين طرز تفكر، زندگيتان شروع به تغيير ميكند و درصد موفقيتتان بالا ميرود و بالطبع شانستان بيشتر ميشود.
راز چهارم : شرطبندي روي بازندهها، شما را بازنده ميكند.افراد خوششانس دوردستها را ديده و شرطبندي ميكنند؛ اما يك شرطبندي حساب شده! اين افراد، محكم و سرسخت هستند اما ميدانند كه چگونه بايد موقعيتها را تشخيص داده و طبقهبندي كنند.چه چيزي يك موقعيت خوب را میسازد ؟اول بايد ببينيد كه كارتان باعث يك مشكل شايع و گسترده ميشود؟ دوم اينكه آيا افرادي كه آن مشكل را دارند حاضرند پول كافي براي حل مشكل خود بپردازند؟ سوم اينكه آيا ارتباط با افرادي كه آن مشكل خاص را دارند راحت است؟ چهارم اينكه آيا راهحل مورد نظر واقعا مفيد است؟اگر نتوانستيد به تمامي اين سوالها پاسخ دهيد بايد بدانيد كه خواهيد باخت و شانس به شما روي نخواهد آورد.
راز پنجم: بهترين موقعيتها و شانسها از طريق ديگران به شخص روي ميآورند. شانس خوب تقريبا هرگز در تنهايي به سراغ ما نميآيد. مطمئنا تعداد زيادي از مردم مقدار قابلتوجهي پول را در خيابان يا در باغچه حياطشان پيدا نميكنند يا در قرعهكشيها برنده نميشوند. در عوض، شانس اغلب در قالب فرصت به افراد روي ميآورد. اغلب يك ايده مناسب كه منجر به يك شانس خوب ميشود، به خاطر ناراضي بودن ديگران از شرايط، در ذهن شما شكل ميگيرد.
راز ششم: شانس خوب به سراغ كساني ميرود كه آمادگي لازم را دارند. فرض كنيد كه شما به عنوان يك بازيگر آماتور در يك تئاتر محلي مشغول به نقش آفريني هستيد. يك توليدكننده بزرگ سينما بر حسب يك اتفاق تصميم ميگيرد كه به ديدن نمايش شما بيايد و بعد چيز خاصي را در بازي شما كشف ميكند كه منجر به قرار ملاقات با شما و سپس پيشنهاد يك تست سينمايي ميشود. آيا شما براي يك چنين موقعيتي آماده شده، تحصيلكرده يا مهارت خاصي را آموخته بوديد؟ نه؛ شما تنها مسيري را آغاز كرده بوديد. اگر شما كاري را آغاز كنيد احتمال اينكه آن را خوب انجام دهيد وجود دارد. در واقع شما يك گام به سمت روياهايتان برداشتهايد. اما اگر اين كار را آغاز نميكرديد، خوب موقعيتهاي بعدي هم مسلما برايتان رخ نميداد.
راز هفتم: شما هم ميتوانيد چيزهاي خوب را جذب كنيد.تمام حرف سر اين مطلب است كه سعي كنيد در درون حوادث بد، فرصتها را بيابيد و مهارتهايتان را بهبود دهيد. همه افراد موفق، همواره روي آنچه ميخواهند تمركز ميكنند و با تلاش زياد به آنچه ميخواهند ميرسند، بنابراين موفقيت و شانسشان تصادفي نيست. اكثر افراد موفق، صبحها كه از خواب بيدار ميشوند چند دقيقه را صرف فكر كردن به اهداف و ارزشهايشان ميكنند. سعي كنيد مسئوليت موارد بد و نامطلوب در زندگي خود را بر عهده بگيريد. اگر اكنون درموقعيت ناراحتكنندهاي به سر ميبريد هرگز توان تغيير آن را نخواهيد داشت مگر اينكه واقعيت را بپذيريد كه اتفاقات بد ايجاد شده را، شما خلق كردهايد. به خود بقبولانيد كه شما هم مشكلاتي را ايجاد ميكنيد، در اين هنگام است كه شما ميتوانيد آن شرايط را تغيير دهيد
_________________________________________________________
21 روش برای گفتن دوستت دارم بدون کلام :
گفتن دوستت دارم برای شما و همچنین برای نامزدتان بسیار اهمیت دارد. اما شما نباید به گفتن دوستت دارم بسنده کنید. درحقیقت، ابراز علاقه غیر کلامی روش بهتری برای جذب کردن مردان است.
مردها تمایل دارند که دوستت دارم را در کارهایشان ثابت کنند بنابراین برای ابراز احساساتشان کمتر از این جمله استفاده می کنند.
رمانتیک باشید
• گاهی اوقات من یک پیام عاشقانه برای همسرم روی میز صبحانه اش می نویسم. مخصوصا روز ولنتاین با برش های نان روی میز صبحانه علاقه ام را به او نشان میدهم. او با دیدن این پیام عاشقانه لبخندی بر لبانش می نشیند.
• هرچندوقت یکبار روی یک کارت برایش می نویسم که چقدر دوستش دارم و از او تشکر می کنم که قبل از اینکه بخوابد آن را بخواند.
• همسر من، گاهی اوقات به ماموریت کاری می رود و وقتی که برمی گردد، به او هدیه کوچکی می دهم. هدیه را روی میز آشپزخانه می گذارم و منتظر می مانم تا متوجه اش شود. هدیه ای که برایش تهیه می کنم می تواند عطر مورد علاقه اش، گل طبیعی، یا حتی یک تکه وسیله زینتی که خودم درستش کردم باشد.
• من گاهی اوقات نوشته های عاشقانه، را در کشوی لباسهای همسرم می گذارم. او هرگز نمی تواند پیش بینی کند که دفعه بعد چه چیزی خواهد دید. او بعد از دیدن نوشته های من آن را بر می دارد و می داند که کار من است.
• من روی آینه برای همسرم می نویسم دوستت دارم تا هروقت سراغ آینه رفت آن را ببیند.
زندگی را راحت بگیرید
• شوهر من هر شب خمیردندان را روی مسواکم می ریزد و روی سینک می گذارد. او بهترین شوهر دنیا است.
• من لیست کانال های تلویزیون را به ترتیب علائق شوهرم تنظیم می کنم. مثلا اول کانالی که بیشتر فیلم پخش می کند و سپس کانال ورزشی. چون می دانم که او به این دو شبکه علاقه دارد البته این موضوع را به او نمی گویم. زمانی که کنترل تلویزیون را دستش گرفت کاملا سورپریز می شود.
• قبل از اینکه شوهرم سرکار برود، میز صبحانه را آماده می کند. برای یک مرد، این واقعا قدم بزرگی است.
• شوهر من هر روز صبح زود بیدار می شود. با وجود اینکه کارش ساعت 9 شروع می شود و می توانید دیرتر از من بیدار شود اما اینگونه نیست. وقتی که من آماده شدم، همسرم سه فرزندمان را به سمت ماشینش می برد تا آنها را برساند. برای من این کار بهترین روش است که نشان می دهد او همه ما را عاشقانه دوست دارد.
قدردانی تان را نشان دهید
• وقتی که من و همسرم با دوستانمان بیرون می رویم من واقعا به خودمان افتخار می کنم حتی اگر او درمورد چیزهای کوچکی از من صحبت کند.
• هر روز صبح قبل از اینکه من از خواب بیدار شوم، همسرم دو عدد حوله تمیز برایم آماده می کند تا وقتی که حمام رفتم حوله ام آماده باشد. یک حوله بزرگ برای بدنم و یک حوله کوچکتر برای موهایم.
با در آغوش گرفتن همسرتان از او تشکر و قدردانی کنید
• اولین اعتراضی که بیشتر از بقیه از مردان می شنویم این است که آنها می گویند ما برای کاری که انجام می دهیم قدردانی نمی شویم. دفعه بعد که شوهرتان برای بردن زباله ها به بیرون از خانه رفت برای 30 ثانیه هم که شده او را در آغوش بگیرید و از او قدردانی کنید. مردان فوق العاده تحت تاثیر این روش قرار میگیرند.
• زمستان ها موقع صبح، من ماشین شوهرم را استارت می زنم تا زمانی که می خواهد سرکار برود ماشینش گرم شده باشد.
نشانه های عشق و صمیمیت را از خودتان به جا بگذارید
• من و همسرم ایمیل های کوتاهی برای همدیگر می فرستیم تا به همدیگر نشان دهیم که در هر لحظه چه حسی نسبت به یکدیگر داریم. یکبار او برای من نوشت: آهنگ یک خواننده مرا یاد تو می اندازد. حالا هرموقع که من آن را گوش می کنم متوجه می شوم چقدر شوهرم مرا دوست دارد.
• شوهر من ساعت 5:30 صبح بیدار می شود، اما شب قبل لباسهایش را از داخل کمد و کشویش بیرون می آورد تا صدای باز و بسته شدن آنها مرا بیدار و اذیت نکند. به نظر شما این عشق نیست؟!
یک پیام رمزدار بفرستید
• هر روز صبح که شوهرم سر کار می رود سه بار برایم بوق می زند. با این کار به من نشان می دهد که دوستت دارم.
____________________________________________________
5 مرحله در زندگي مشترك:
طبعا زن ومرد متفاوت از يكديگرند، پس چگونه ميتوانند زندگي سعادتمندي داشته باشند؟ آيا زندگي يك زوج صميمي و محرم ميتواند به جدايي كشيده شود؟
شواهد علمي جديد نشان ميدهد كه اگر زوجين تغييرات مراحل زندگي زناشويي را درك نكنند، اين موضوع محتمل ميشود. علاوه براين، چيزي كه بهراحتي ميتوان پيشبيني كرد، زمان وقوع طلاق است زيرا مغز انسان يك سري از تغييرات فطري را طي زندگي مشترك مرور ميكند. اگر زن و شوهري بتوانند اين تغييرات فطري را درك و لمس كننده روابطشان پايدار و شكوفا ميشود اما اگر اين كار را نكنند زمزمه طلاق در زندگي آنان اجتنابناپذير است.
چگونه طرز فكر و ذهن زوجي در زندگي زناشويي آنها تاثير ميگذارد؟ براساس مطالعات انجام شده، در مغز انسان تغييرات زيادي در طول مراحل مختلف ازدواج رخ ميدهد. اين تغييرات در مغز به تغييرات در رفتار منجر ميشود. فهميدن اين تغييرات رفتاري ميتواند كليدي براي ازدواجي موفق باشد.
مرحله اول: عشق
وقتي زن و شوهر به اصطلاح از يكديگر شناخت پيدا كردند و به هم علاقهمند شدند، مغزشان شروع به «عاشق شدن» ميكند. در اين مرحله بدن مادهاي به نام «فرومونز» ترشح ميكند. براي نمونه، وقتي زنو شوهري به هم نگاه ميكنند، پيوند محكمي بين آنها احساس ميشود و حس ميكنند يك روح در دو بدن هستند.هورمون ديگري به نام «اكسيدوزين» هم نقش مهمي ايفا ميكند. اكسيدوزين هورمون اتصال ناميده ميشود. اين هورمون شبيه هورموني است كه بعد از زايمان در بدن مادر توليد ميشود و پيوند محكمي بين مادر و نوزاد تازه متولد شده ايجاد ميكند. همينطور اكسيدوزين پيوند محكمي بين دو نفري كه عاشق هم هستند به وجود ميآورد. اكسيدوزين از توجه به رفتار ناخوشايند همسران جلوگيري ميكند؛ درست مانند مادري كه از گريه نيمه شب نوزادش يا از اينكه نوزادش باناخنهاي كوچكش اوراچنگ مياندازد،عصباني نميشود.امااين مرحله هم تمام ميشودومرحله جديدي از رابطه آغاز ميشود.
مرحله دوم: سرخوردگي
چندماه يا حتي يك سال پس از ازدواج، هورمونها و فعل و انفعالات مغز شروع به تغيير ميكند. فكر كه قسمتي از مغز است به اين سمت ميرود كه همسر داراي چه ضعفهايي است. اين مسئله زماني به وجود ميآيد كه زن و شوهر به سادگي از رفتار همسرشان آزردهخاطر ميشوند. اگر زوجي در زماني كه در مرحله عشق قرار دارند ازدواج كنند، در مرحله سرخوردگي دچار ترديدي جدي درباره انتخابي كه كردهاند ميشوند. به يك نمايش خانوادگي توجه كنيد؛ شوهري روي كاناپه لم داده و برنامه تلويزيوني مورد علاقه خود را تماشا ميكند. زن به اين دليل كه شوهرش در حال تماشاي تلويزيون است و ديگر مانند گذشته او را تحسين نمي كند،ميرنجد. او احساس سرخوردگي ميكند خصوصا به خاطر اينكه شوهرش همانند سابق با او صحبت نميكند.
از طرف ديگر، شوهر هم خوشبخت نيست. او قادر به درك اينكه چرا همسرش درباره مسائل كوچك و جزئي، دائم از او انتقاد ميكند، نيست. با خود فكر ميكند كه «چيز ديگري وجود دارد كه همسرش خواهان آن است؟» او حس ميكند مشكلي وجود دارد، ولي نميداند چگونه آن را حل كند. فعل و انفعلات مغز در طول مرحله عشق به تدريج تغيير كرده است. در اين مرحله زوج به راحتي به اين فكر ميافتند كه مشكلي در ازدواجشان وجود دارد: «او كسي نيست كه من با او ازدواج كردم.» اما بايد به خاطر داشته باشند كه اين مرحله طبيعي است و اين نوميدي به دليل تغييرات شيميايي در بدن است.
مرحله سوم: كشمكش قدرت
زوجي كه سرخوردگي را تجربه كردهاند، معمولا به سمت مرحله كشمكش قدرت ميروند. به منظور مبارزه با حس نااميدي و يأس، همسران ميكوشند زن يا شوهر خود را به مرحله عشق برگردانند اما بيهوده است. وقتي زن وشوهري راههاي مختلف براي مجبور كردن ديگري به تغيير را امتحان كردند، مشكلات بيشتر ميشود. پس از همه اينها، ذهن زن و مرد فكر، عمل و رفتار متفاوتي ميكند. اين رنجآورترين زمان در يك زندگي زناشويي است اما زوجهايي كه كشمكش قدرت را متوقف ميكنند بايد توجه داشته باشند كه تفاوت ذهن ما در حقيقت ميتواند كليدي براي ازدواجي پايدار و كامياب باشد. آنها بايد به خاطر داشته باشند كه همينند كه هستند؛ آنان دو روح در دو بدن هستند. پس از اينكه عشق ضعيفتر شد، احتمالا شوهر استقلال بيشتري ميخواهد و زن ميخواهد با دوستانش ارتباط بيشتري داشته باشد.
يكي از دلايلي كه زوجها در طول زمان كشمكش قدرت از يكديگر انتقاد ميكنند اين است كه مردان و زنان درباره استقلال در ازدواج عقايد متفاوتي دارند. بسياري از ازدواجهايي كه به طلاق ختم ميشود، به طور متوسط 7 تا 8سال دوام داشتهاند. اين همان موقعيتي است كه يكي از طرفين تلاش ميكند تا همسر خود را «تغيير» دهد. بله، طبيعت به ما اجازه برگشت به عقب را نميدهد. طبيعت پيش ميرود و ما هم مجبوريم با آن جلو برويم. اين مرحله جديدي در زندگي زناشويي است كه زوجين صبر ميكنند اما براي اينكه به آن برسند بايد هوشيار باشند.
مرحله چهارم: آگاهي
در مرحله عشق، سرخوردگي و كشمكش قدرت، زن و شوهر بسيار به هم نزديك ميشوند و زوجها به اين نكته توجه نميكنند. در حقيقت آنها آنقدر به هم نزديك ميشوند كه به شخصيت طرف مقابلشان اهميتي نميدهند. يك مرد احساس ميكند نيازهاي عاطفي همسرش و حتي توجه به خانهداري او وقت تلف كردن است.
از سوي ديگر، زن هم بر اين عقيده است كه عادات، سرگرميها، توجه به كار و نيازهاي شوهرش براي استقلال، خودخواهانه و براي زندگي مشترك آنها خطرناك است. در مرحله آگاهي، زن و شوهر هوشيار ميشوند. آنها تصور ميكنند به روشي ناسالم به يكديگر نزديك بودهاند و حالا از نظر روانشناختي بايد جدا شوند. براي نمونه، مرد تصميم ميگيرد وقتي همسرش كاري را كه از نظر او ناخوشايند است انجام ميدهد،حرفي نزندوزن تصميم ميگيردبه جاي رفتن به يك ميهماني درخانه بماند.بدين طريق سعي ميكننديكديگررا آزاردهند.
پس از كشمكشهاي متعدد سرانجام مرد متوجه ميشود كه حق با همسرش است و اگر زوجين به قدر كافي با هم نباشند، رابطهاي ناكام ايجاد ميشود، از سوي ديگر، زن ميفهمد كه حق با شوهرش است. اگر استقلال به اندازه كافي وجود نداشته باشد، رابطه به مشكل برميخورد. وقتي طرفين خيلي از هم دور ميشوند، رابطه خوشايندي كه در ابتداي ازدواجشان داشتند، از بين خواهد رفت. از طرفي،وقتي زن وشوهرباهم بسيارصميمي باشند،يكي ازآنهااجازه نخواهددادكه ديگري به خودش برسدوزندگي زناشويي دوام نميآورد.
مرحله پنجم: ازدواج پايدار
اگر روشهاي ارتباط بين زن و شوهر با نوعي همياري ايجاد شود، ازدواجي متعادل حاصل ميشود، كشمكش قدرت از بين ميرود و رابطهاي تكامليافته، زن وشوهر را به هم پيوند ميدهد. آنها همزمان ميتوانند رابطهاي صميمي داشته باشند يا جدا باشند اين دليل رابطهاي متعادل است. زوجها با هم زندگي ميكنند، نه به اين خاطر كه انسانهايي شبيه هم باشند بلكه به اين دليل كه تفاوت خوشبخت بودن را ياد گرفتهاند.
چگونگي پرورش صميميت
يك زوج خوشبخت در يك ازدواج سعادتمند كارهاي معمولي را براي نزديك شدن به يكديگر انجام ميدهند، مانند رفتن به ميهمانيهاي خانوادگي،تلفني صحبت كردن يا نامه فرستادن وقتي يكي از زوجين در سفر باشد. اين موارد مانند پايههاي محكمي هستند كه زندگي زناشويي را پايدار نگه ميدارند.
زوجين بايد با هم مهربان باشند. هيچكس بيشتر از زن يا شوهر لايق لطف و ادب نيست. اشخاص بالغ ميدانند كه يك زندگي زناشويي موفق، به مهرباني طرفين بستگي دارد. زوجين بايد سعي كنند مسائل خود را به جاي اينكه اجازه دهند اختلافاتشان شديدتر شود، حل كنند. به طور حتم آنها هم عصباني ميشوند و بحث ميكنند، اما مطمئن هستند كه عذرخواهي كرده و اختلافشان را برطرف ميكنند.
از جدايي جلوگيري كنيم
زوجين بايد درك كنند مرد و زن به طور ذاتي متفاوتند؛ ممكن است وقتي مرد مشغول تماشاي تلويزيون است نخواهد كسي برنامه را عوض كند. زن به جاي عصباني شدن بايد درك كند كه اين برنامه براي او مهم است. ممكن است زن بخواهد درباره احساساتش صحبت كند. مرد بايد متوجه باشد كه اين براي خانم مهم است پس بايد وقت بگذارد و به او گوش دهد. زوجين ميتوانند دوستان مختلفي داشته باشند. معمولا زن دوستان خود را دارد و شوهر هم دوستان خود را، براي هر دوي آنها قابل قبول است و آنها بايد يكديگر را در سر زنده نگه داشتن روابط دوستانه خود تشويق كنند.
شوهر بايد توجه كند كه اگرچه او بهترين دوست همسرش است ولي ممكن است بعضي احتياجات عاطفي او در بين دوستانش برآورده شود. زن هم بايد شوهرش را درك كند و به همان اندازه به روابط دوستانه شوهرش احترام بگذارد. هركدام بايد زمان، جايگاه يا وظيفه همسرشان را قبول كنند و به آن احترام بگذارند. اين فعاليتها براي زندگي زناشويي آنها سعادتمندي و انرژي به ارمغان ميآورد. دانستن اين موضوع كه احتمال تغيير احساسات در برابر يكديگر در طول زمان وجود دارد، بسيار مهم است و اين تغيير طبيعي است. فعل و انفعالات مغز مسئول اين تغيير است و هيچ نكتهاي در تلاش براي مبارزه با آن وجود ندارد.
_____________________
نکته هایی برای زندگی ایده ال
* برای دفاع در مقابل انتقادی که از تو میکنند وقت تلف نکن
* از افراد منفی دوری کن
* به بهانه این که پولی برای فرزندانت به ارث بگذاری ناخن شکنی نکن
* شرافتمند باش
*از این که به دیگران بگویی چه طور کاری را انجام می دهند، اجتناب کنو در عوض به آنها بگو چه کاری باید انجام بگیرد. خواهی دید که آنها با راه حلهای خلاقشان تو را شگفت زده خواهند کرد
* تمیز و آراسته باش
* هرگز از به دست آوردن آن چه حقیقتا می خواهی ناامید نشو. کسی که آرزوهای بزرگ دارد بسیار قوی تر از کسی است که فقط واقعیت ها را در دست دارد
* یادت نرود بالاترین نیاز عاطفی هر کس , مورد تحسین واقع شدن است
* فرزندانت را ترغیب کن بعد از سن شانزده سالگی , کاری نیمه وقت پیدا کنند
* متنی را که باید امضا کنی به دقت بخوان . یادت باشد که معمولا امضای بزرگ علامت دادن و امضای کوچک علامت گرفتن چیزی است
* به دیگران فرصتی دوباره بده، اما نه سه باره
* هرگز در هنگام خشم دست به عمل نزن
* چیزهای کم اهمیت را تشخیص بده و سپس انها را نادیده بگیر
* وضع و حالت خوبی داشته باش. هنرمند و با اعتماد به نفس وارد اتاق شو
* هر کجا به پیش داروری و تبعیض برخوردی با آن مبارزه کن
* از هر چه داری استفاده کن و نگذار در اثر بلا استفاده ماندن بپوسد
* عاشق پیشه باش
* بگذار دیگران بفهمند در چه مورد ایستادگی می کنی و در چه مورد استادگی نخواهی کرد
* پیش از یافتن شغل تازه از شغلت استعفا نکن.
* هرگز از کسی که چک حقوقت را امضا می کند انتقاد نکن. اگر از کارت راضی نیستیاستعفا کن
* به طرز ارضا نشدنی ای کنجکاو باش. از کلمه های چرا زیاد استفاده کن
* مردم را به قدرت قلبش اشان اندازه بگیر. نه به قدرت حساب بانگی شان
* یاد بگیر چکه لوله آب دستشویی را تعمیر کنی
* بهترین دوست همسرت باش
* نگران نباش که مبادا نتوانی بهترین چیزها را به فرزندانت بدهی. بهترین آن چه را می توانی به آنها بده
* شیر کم چربی بنوش
* گوشت قرمز کم بخور
* کیفیت یک محله از روی رفتار مردمی که در آن زندگی می کنند بسنج
* نمک کم بخور
* به کسی قبطه نخور
* برای همه موجودات زنده احترام قائل باش
* اتومبیلی را که امانت گرفته ای با باک پر پس بده
* کاری را انتخاب کن که با ارزش های تو هماهنگی داشته باشد
* هر کاری از دستت بر می آید برای کار فرمایت انجام بده. این یکی از بهترین سرمایه گذاری های عمرت خواهد بود
_______________________________
رازهای موفقیت
روز اول
نظرات شما عزیزان:
از کارهایی که ناچاری انجام دهی لذت ببـــر.
نق زدن تنها تو
خوشحال میشم لینک سایت خودتون رو در این قسمت ثبت کنین
سیستم افزایش بازدید و پیج رنک گوگل که کمک بسیار زیادی به پیشرفت سایت شما می کند.
امتحانش رایگانه !
http://www.baxiran.com/weblinks/
( بسیاری از سایت های پیج رنک بالا و بزرگ از این سیستم استفاده می کنند )
یکی دیگر از خوبی های این سیستم اینه که سایت شما به بسیاری از سایت های معتبر و بزرگ ایران معرفی می شود.